فاطمه سرمشقی

فاطمه سرمشقی

نویسنده
روزی از روزهای سرد 1357 به دنیا آمد، وقتی کوچک بود، تاقچه‌ی اتاق امن‌ترین پناهگاهش بود. بعدها که دیگر در آن تاقچه جا نمی‌شد، عاشق پنجره‌ی خانه‌شان شد. از پشت پنجره آدم‌ها را تماشا می‌کرد. دانشگاه درهای تازه‌ای به رویش باز کرد. بعد از آن از کتاب‌های پدر بیشتر سر در می‌آورد. از پشت پنجره به کتابخانه پناه برد، هنوز هم همان‌جا ایستاده و کتاب ورق می‌زند! گاه میان داستان‌ها گم می‌شود، آن‌وقت برای پیدا‌‌شدن چاره‌ای ندارد جز نوشتن. فاطمه برای شناخت بیشترِ فاطمه باید باز هم بنویسد! قبل از همه «مهرآیین»، دختر هشت‌ساله‌اش داستان‌هایش را می‌خواند. فاطمه دوست دارد مهر‌آیین آرزوهای کودکی خودش را زندگی کند. این بزرگ‌ترین آرزویش برای همه‌ی کودکان دنیاست! اولین کتابش فیل‌کوچولو چی‌کار می‌کنی؟ است و کتاب‌های دیگرش شاه شکمو، راز نقاشی‌هایمانی، شاخه‌ای که همه‌چیز را دید و چه کسی خط‌وخال‌ها را برداشته است.