شقایق یوسفزاده
نویسنده،
مترجم
من شقایقم. تنها کاری که واقعاً بلدم، کتاب خواندن است. یعنی این تنها کاری است که
درستوحسابی انجام میدهم. اولها برایم فرقی نداشت چه کتابی بخوانم. هرچه دستم
میآمد، میخواندم. کتابهای پر از آرزوهای بچگانه، کتابهای جدی و اتوکشیدهی
فلسفی، رمانهای دور و دراز ... ولی بعد، دیگر برایم مهم بود چه میخوانم.
یکعالمه هم سؤال دربارهی دنیا داشتم. اینکه چهجوری به وجود آمده؟ ... ما
اینجا چهکار میکنیم؟ ... زندگی و زنده بودن یعنی چی؟ ... واسه همین تصمیم
گرفتم بروم دانشگاه و زیستشناسی بخوانم. هنوز هم دارم همین کار را میکنم.
بیشتر وقتها فقط کتابهای مربوط به رشتهام را میخوانم. ولی بعضیوقتها دلم
تنگ میشود برای آنموقعها که هر کتابی دستم میآمد، میخواندم!
هنوز هم یکعالمه سؤال دربارهی دنیا دارم و توی کتابهایم دنبال جوابشان
میگردم.