سارا صابری فومنی
نویسنده،
تصویرگر
از وقتی یادم میآد تا الان، همیشه برام سخت بوده یک جا بشینم. همیشه وسط یک کاری یاد یک کار دیگه میافتم. شاید برای همینه که اول میخواستم نقاش بشم، بعدش مهندس ژنتیک، اما بعد نظرم کلاً عوض شد. دوباره خواستم نقاش بشم، ولی یکهو عاشق زبان ایتالیایی شدم و خلاصه بعد از چند سال تونستم تو این رشته فارغالتحصیل بشم. وقتی هم درس میخوندم تو چند تا شرکت انیمیشن، انیماتور بودم. اما راستش در تمام این مدت علاقهام به دو تا چیز هیچوقت کمرنگ نشد: اول بچهها، دوم نقاشی. همیشه دوست داشتم یک کاری کنم که اونها رو شاد کنم. برای همین هم کنار هر کار عجیبوغریب دیگهای، تصویرسازی میکنم تا بچههایی مثل من که سختشونه یک جا بشینن و کتاب بخونن، اینطوری با کتابها دوست بشن و باهاشون سفر کنن.