تاریخ ماریخ مستطاب 4/ ساعت
هیچ میدانستید یک زمانی در همین
خیابانهای شلوغ و توی قهوهخانه و بازار، مردم دائم از هم می پرسیدند: «ببخشید
ساعت چنده؟»
شاید چون این گوشیهای امروزی اصلاً
اختراع نشده بود و حتی ساعتهای عقربهدار هم روی مچ هرکسی نبود و اصلاً همین ساعتهای
عتیقهی روی دیوار اتاق پدربزرگتان مثل گنجی بود که توی خانه هرکسی پیدا نمیشد.
حالا اگر دوست دارید دربارهی ساعت
پاندولدار و ساعت کوکو بیشتر بدانید یا با آن پرندههای خسته دربارهی سختیهای
تشخیص زمان دقیق صحبت کنید، ما ماشین زمانی داریم که مفتومجانی شما را به صدها
سال پیش میبرد!
بعد هم لابد تا چشم بر هم بگذارید، از
آن ماشین پیاده شدهاید و دارید از مردم می پرسید: «ساعت چند بود؟»
اصلاً زمان چی هست؟ ساعت آفتابی یعنی
چی و مگر میشود زمان را با گذشتن آب جاری محاسبه کرد؟
نه اشتباه نکنید! این کتاب به هیچکدام
از این پرسشها پاسخ درستودرمانی نمیدهد!
فقط لغات و اصطلاحات عجیبی مثل خروسقندی و بچهفوفول
و ساعت جیبی و چغازنبیل و دوالپا را به شما یاد میدهد و بعد هم شما را گیج و
حیران به زمان حال برمیگرداند که ساعت در گوشی همه یافت میشود و آن ساعت عتیقهی
اتاق پدربزرگ هم مدتی است به خواب رفته.
شما چه میگویید