پنجگانهی زمان 3/ تلاطم یک سیاره
ده سال بعد از وقایع کتاب نسیمی از ناکجا، در شب عید
شکرگزاری، نگرانی و وحشت بر شام خانوادگی موریها
سایه میاندازد. چارلز والاس پانزدهساله،
مستأصل و پریشان، مناجاتی را به امید دفع تاریکی به زبان میآورد
و موجودی درخشان پدیدار میشود: تکشاخی
به نام گادیور که در زمان سفر میکند. حالا چارلز والاس و گادیور باید سوار بر
باد، به گذشته سفر کنند تا واقعیتی جایگزین بیابند: لحظهای
در گذشته که مسیر رویدادهای منتهی به زمان حال میتواند
از آنجا تغییر کند تا آیندهی
زمین -این سیارهی
کوچک و متلاطم- نجات پیدا کند.
«از
میان قلمروهای چرخان کهکشانی دوردست گذشتند و فهمیدند خود کهکشان بخشی از یک
ارکستر بسیار بزرگ است و تکتک سیارهها
و سیارههای درون کهکشان، ساز خودشان را به موسیقی کُرهها
اضافه میکنند. تا وقتی که نغمههای
باستانی نواخته میشد، سُرور جهان بهکل
از دست نمیرفت.»
شما چه میگویید